به رنگ رسول الله(ص)
اوج كمال تو را در قامت سروگون و خُلق رسول گونهات باید جست. آنگاه كه بین «صورت» و «سیرت» و زیبایی «جسم» و «روح» جمع كردی، و جوانی شدی در حد كمال.
تاریخ، تو را مانندترین جوان به اشرف مخلوقات میداند و به خلق و خوی احمدی، نزدیک ترین و آنگاه كه صحیفه عاشورا ورق میخورد، و آخرین گفتوگوی تو با پدر مرور میشود، تنها تو را مییابیم كه آتش اشتیاق پدر به دیدار رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را در آن سالهای جانگداز فراق پیامبر، فرو مینشاندی و همین افتخار، تو را بس كه پدر، تنها تو را شبیهترین مردم به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دانست، و فقط دیدار جمال تو را مایه فرونشاندن عطش اشتیاق خویش به دیدار جدش حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم، معرفی كرد؛ و این است اعتراف پدر به بزرگيِ پسر جوان: «غُلامٌ اَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً و خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسولِكَ (صلی الله علیه و آله و سلم) و كُنّا اِذَا اشْتَقْنا الی نَبيّكَ نَظَرْنا اِلَيْه؛ جوانی است كه از لحاظ اندام و اخلاق و گفتار، از همه مردم به رسول تو شبیه تر است و هر گاه ما مشتاق دیدار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میشدیم به او مینگریستیم».[1]
حضرت علیاكبر علیه السلام، فرزند امام حسین علیه السلام، شجاعترین جوانان بنیهاشم بوده است. مادرش لیلا دختر ابی مُرَّة بن مسعود ثقفی است. ایشان در حدود سال 34هـ .ق، در اواخر خلافت عثمان بن عفان، در مدینه متولد شد. [2]
ابوالفرج اصفهانی نقل كرده است كه روزی معاویه از اطرافیان پرسید: سزاوارترینِ مردم به خلافت چه كسی است؟ گفتند: شما. گفت: نه، سزاوارترینِ مردم به خلافت، علی بن الحسین(علیاكبر) است كه جدش رسول خداست، و در او شجاعت بنیهاشم و سخاوت بنیامیه و امتیازات ثقیف با هم گردآمده است.[3]
علیاكبر علیه السلام «ناز» جوانی را با «نیاز» به پروردگار همراه كرد و بدینگونه صورت زیبا را با سیرت دلربا در آمیخت. او خداوندگار ادب بود، و شور و طراوت جوانی، هرگز وی را از دایره ادب، به ویژه در برابر پدر، خارج نكرد.
این آموزگار جوان، رمز مانایی و جاودانگی را به جوانان آموخت: حق محوری، ادب و فروتنی.
ادبش در برابر پدر، تنها به دلیل روابط عاطفی نبود؛ بلكه پدر را امام و مقتدای خویش میدانست. پدر نیز فقط بدان سبب كه علی فرزند او بود، بدو عشق نمیورزید؛ بلكه او را جوانی نجیب، پاک دامن و پرهیزكار میدید و از این رو، او را گرامی میداشت. گرچه هیچ پدری نمیتواند حسین علیه السلام باشد، و هیچ جوانی علیاكبر علیه السلام؛ راه حسینی بودن و علیاكبر گونه بودن، به روی همه پدران و پسران باز است.
منابع:
1. سید بن طاوس ، لهوف ، ص 130.
2. جمعی از نویسندگان ، دائره المعارف تشیع ، ج 11 ، ص 418 .
3. سید مصطفی حسینی دشتی ، معارف و معاریف ، ج 4 ، ص 233 ، 319 .
[برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی سبتین علیهما السلام]