نظر مفسران و دانشمندان درباره دحوالارض
《إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَکةَ مُبَارَکا وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ》آل عمران/۹۶
اول خانه اي که براي مکان عبادت خلق بنا شد همان خانه کعبه است که در آن برکت و هدايت خلايق است.
?️بين مفسران و دانشمندان در نحوه گستراندن زمين اقوال مختلفي وجود دارد که به برخي از آنها اشاره مي شود؛
?️برخي مي گويند که زمين در ابتدا زير آب غرق بود، تدريجا آبها در گودال هاي زمين قرار گرفت و خشکي ها سر برآورد و گسترده شد و اول نقطه اي که سر بر آورد محل کعبه بود و از آن تعبير به دحوالارض مي شود.[1]
?️در آغاز زمين به صورت پستي ها و بلندي هاي تند و غير قابل سکونت بود و باران هاي سيلابي به صورت مدام مي باريد. ارتفاعات زمين را مي شست و در دره ها جمع مي کرد و تدريجا زمين هاي مسطح و قابل استفاده براي زندگي انسان و کشت و زرع به وجود آمد.[2]
?️ از امام محمد باقر (عليه السلام) نيز قول سومي نقل شده است که فرمودند: خداي متعال وقتي مي خواست زمين را خلق کند، بادها را فرمان داد تا به شکم آب بزنند و آب را به موج در آورند، آبها در اثر طوفان کف کرده، همه کفها يک جا جمع شد، که همان محل فعلي کعبه به وجود آمد. آنگاه آن را به صورت کوهي از کف درآورده، زمين را از زير (دامنه) آن کوه بگسترانيد و آيه «ان اول بيت وضع للناس للذي ببکة مبارکا و هدي للعالمين» سخن از همين مطالب دارد.پس اولين بقعه اي که خدا از زمين خلق کرده کعبه بود و ساير نقاط از ناحيه کعبه گسترانيده شدند و به اين امر دحو الارض گفته مي شود.[3]
?️در روايتي از امام صادق ( عليه السلام) نقل شده است که حضرت فرمودند: 25 ذي القعده خداوند محل بيت را وضع (خلق) کرد و آن اولين رحمتي بود که خداوند بر روي زمين ايجاد کرد.[4]
?️در روايتي از امام رضا (عليه السلام) نقل شده است که روز 25 ذي القعده همان روز دحوالارض که در چنين روزي خداوند زمين را از نقطه کعبه وسعت داد و نيز در چنين روزي حضرت ابراهيم و حضرت عيسي (عليهما السلام) متولد شدند.[5]
?️و اينکه در دعاي علي (عليه السلام) وارد شده است! 《اللّهم داحي المدحوات》، يعني بسط دهنده و گستراننده زمين و وسعت دهنده.[6]
۱. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج27، تهران: انتشارات دارالکتب الاسلامي، 1371، ص43.
۲. همان، ج27، ص43.
3. طريحي، فخرالدين، مجمع البحرين،ج2، نشر ثقافة اسلامي، 1408، ص15.
۴. خوانساري، محقق، مشارق الشموس، ج2، قم: انتشارات آل البيت، (بي تا)، ص455.
5. عاملي، سيد محمد، مدارک الاحکام، ج6، قم: انتشارات مهر، 1410ق، ص265.
6. ابن منظور، لسان العرب، ج14، نشر ادب الحوزه، 1405، ص251 و نهج البلاغه، خطبه 72.