عکس امام حسین علیه السلام در موزه
?انتساب این نقاشی به امام حسین علیه السلام، نه تنها کذب است، بلکه افترای به ایشان نیز میباشد.
?سابقه نشر عکسها و پوسترهای این نقاشی در تهران و سپس سایر شهرها، به دههی اولانقلاب میرسد. در همان ابتدای امر، به سرعت تکذیب گردید و جمع شد.
?اما امروزه گستردگی امکان ارتباطات و نشر در فضای مجازی، فرصت و شرایط بهتری را برای شایعهپراکنی و نشر اکاذیب مساعد نموده است، از این رو عوامل اصلی، به سرعت و با کار شبانهروزی، نه تنها هر آن چه در دهههای گذشته شایع شده بود را تکرار و برای نسل جدید ارسال میکنند، بلکه از لا به لای کتابها، شایعات و شبهاتی که حدود هزار سال پیش مطرح شده بود را نیز نشر میدهند، چرا که تاکتیک آنان فقط «هجمه» است و اصلاً کاری به قبول، تکذیب، پاسخ، سند و دلیل هم ندارند. البته باید اذعان داشت که متأسفانه عوامیها، زودباوریها و اعتمادهای سادهلوحانه و نیز جوّ زدگی برخی از مردم، سبب رونق بازار «دروغ فروشان» گردیده است.
?بیتردید این نقاشی در موزه لوور، هیچ ارتباطی با سر مبارک امام حسین علیه السلام و شکل ایشان ندارد و همین طور سایر نقاشیها و عکسهایی که به نام ایشان و حضرت عباس علیهالسلام و …، ترسیم شده است؛ مضافاً بر این که بر هیچ سندی که منبع آن به مسیحیان و یهودیان صهیونیست غربی ختم شود، نمیشود اعتماد کرد.
?در تأیید سندیت گفتهاند: فلان آقای دکتر کارشناس گفته است که «در آن زمان مردمان تبحر خاصی در نقاشی داشتهاند!” و افزوده: «اگر خون صورت را حذف کنید، و روح زندگی را در آن تصور کنید معلوم میشود که چهره ایشان زیبایی بوده است»؛ اگر چه هر چه رفع و رجوع کنیم، این چهره حتی در تصور هم زیبا نمیشود، اما این که دلیل نشد.
?البته که نقاشان آن زمان تبحر داشتند، البته نه به حد این زمان؛ اما رشد و پیشرفت در علم نقاشی، در زمان امام صادق علیه السلام به مراتب بیشتر بود؛ ایشان نیز به مراتب بیش از سایر امامان در میان مردم رفت و آمد داشتند و چهارهزار شاگرد متبحر را در رشتههای گوناگون علمی تعلیم دادند. شرایط و جوّ سیاسی هم که به مراتب مساعدتر بود …؛ پس چرا هیچ کس ترسیمی از صورت ایشان یا سایر امامان ارائه نداد و هر چه عکس و ترسیم وجود دارد، فقط به حضرت علی و امام حسین و حضرت عباس اختصاص دارد؟!
آیا راهب نصرانی، آن شبی که سر را به امانت گرفته بود، فرصت را مناسب دید تا با تمام قصاوت و شقاوت قلب، سر را مقابل رویش بگذارد و نقاشی کند؟
آیا راهب نصرانی، در فرصت مناسب بعدی، آن چه در خاطرش مانده بود را نقاشی کرد؟
آیا هر اثری که قدیمی بود، الزاماً به واقعیت نزدیکتر است؟
?در همان موزه تصویر دیگری نیز منسوب به سر امام علیه السلام و جود دارد که هیچ شباهتی به یک دیگر [به ویژه در مو و محاسن] ندارند و بیشتر شبیه تصاویری است که ابو علی سینا منسوب کردهاند!
?جالب آن که عاملین اولیه نشر آن در فضای مجازی، عکس را با زیر نویسی ، معکوس درج کرده است و هر کس گمان میکند که حالا چه نوشته؟ اما ما وقتی برگرداندیم، دیدیم که نه عربی است، نه عبری و …، بلکه یک متن فارسی میباشد. یعنی همین قدر هم نمیدانسته که فارسی از راست به چپ نوشته میشود! و جالب آن که متن را نه با بسم الله یا سلامی بر ایشان، بلکه با «هو الباقی» شروع کرده است که رسم جدید در اطلاعیههای ترحیم میباشد.
?نکته:
عزیزان دقت کنند که حواسها از باطن به ظاهر جلب نشود. آری امام حسین علیه السلام زیبا بودند، حضرت عباس علیه السلام نیز زیبا بودند و حضرت علی اکبر علیه السلام نیز شبیه پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله بودند، اما ما چه میدانیم که آنها چه شکلی بودند؟ و اگر هر شکل دیگری هم بودند، فرقی نمیکرد.
در قرآن کریم، احادیث و اقوال، از زیبایی حضرت یوسف علیه السلام بسیار یاد شده است، اما ترسیمی از او وجود ندارد که مثلاً چشم و ابرویش چه شکلی بوده است و البته زیبایی ایشان، از ادله اثبات عقلی نبوت ایشان نمیباشد چنان که در مورد حضرت موسی، هارون، ایوب، یعقوب و … نداریم که زیبا بودند یا نبودند، اما نبی الله بودند.
?آن چه نهضت کربلا را به صورت پویا و زنده نگهداشته، زیبایی ایمان و سیرت آن بزرگواران میباشد و نه زیبایی صورت آنها - و آن چه به ضرب شمشیرها، نیزهها و سنگها مجروح شد و زیر سمّ اسبان لِه شد، صورتها بود و نه سیرتها.
منبع؛
@x_shobhe3