عبای امام
نیمه شعبان بود و میخواستیم به اصفهان برویم. آقای بهشتی قبل از حرکت به دیدار امام (قدس سره) رفت.
وقتی برگشت مثل دیدارهای قبلی خوشحال و سرحال نبود و ناراحتی را می شد در چهره ایشان مشاهده کرد.
پرسیدم: “طوری شده؟”
گفتند: “امام سفارش کردند به این مسافرت نروم و از خود بیشتر محافظت کنم.”
و ادامه دادند: “امام خوابی برای من دیده اند.“
خیلی سعی کردم بفهمم امام چه خوابی دیده اند، ولی آقا چیزی نگفتند. وقتی حادثه ی ۷ تیر اتفاق افتاد و آقای بهشتی و یارانش به شهادت رسیدند، همسر امام در مراسم ختم جریان خواب امام را برایم تعریف کردند و گفتند: “امام خواب دیده بودند عبای ایشان سوخته است، به همین دلیل به آقای بهشتی سفارش کرده بودند بیشتر مراقب باشند و گفته بودند شما عبای من هستید که در خواب سوخته بود.“
منبع:
راوی: عزت الشریعه مدرس مطلق همسر شهید بهشتی، برگرفته از کتاب سیره شهید بهشتی، ص ۴۲۲