رزق شهید(#راه_ششم)
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی?
#ذوالفقار_سیدعلی
از اشرار بودند. سیستان و کرمان را ناامن کرده بودند. اسلحه به دست و باج گیر. از اهالی همان روستاهای اطراف، بیکار و سربه هوا. حاج قاسم فرمانده سپاه ثارالله بود و موظف به برقراری امنیت. چند وجهی کار کرد. چه جنگید، چه کنارشان قرارگرفت، چه تامین شان کرد، چه… اسلحه ها را گرفت و به جایش موتور آب برایشان تهیه کرد تا روی زمین هایشان کشاورزی کنند. ارباب خودشان باشند تا زورگیر! حالا همین ها کشاورزان معروفی هستند که هوای بقیه را دارند. پی نوشت:
خیلی افراد می گویند : فایده ندارد، این الوات ها آدم نمی شوند. محبت حاج قاسمی می خواهد! درایت، همت و آینده نگریش! بی راه رفته ها را به راه می آورد، دل گرفته ها را آزاده… حاج قاسم گفته بود که تمام بی حجاب ها…دختران منند… فرزندان حاج قاسم، باید خودشان را شبیه اندیشهٔ پدرشان کنند… آن هم پدری به نام حاج قاسم که افتخاری فرامرزی است!
?اللهم اجعلنا من المستشهدین بین یدیه?
زن بودن به روایت طاهره لباف
? مسخرهاش میکردند و میگفتند برو در خانهها کارگری کن، دختر چادری را به چه به دانشگاه! ? دکتر طاهره لباف از پزشکان حاذق کشور و یکی از متخصصان برجسته زنان و زایمان در ایران است، او تعریف میکند که وقتی در 17 سالگی وارد دانشگاه شیراز شد، همه او را مسخره میکردند و میگفتند با این چادر و این لباس، باید بروی در خانهها کارگری کنی، ولی او میدانست مسئولیت سنگینی دارد و به قول یکی از اساتیدش، حجت خدا برای دیگران است.
خداوند بخاطر علی علیه السلام چه میکند؟
?️یازده حدیث قدسی در فضائل حضرت علی علیه السلام:
حدیث قُدسی کلامی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آن را از خداوند نقل میکند، به آن حدیث ربانی و حدیث الهی نیز میگویند. در این احادیث، معنی و مضمون از خداوند و الفاظ از پیامبر است؛ مضمون مورد نظر ممکن است به واسطه فرشته و یا الهام و یا القا در خواب به پیامبر منتقل شده باشد. این احادیث معمولا با کلماتی مانند «قال الله» یا «یقول الله» شروع میشوند. حدیث قدسی با قرآن تفاوت دارد؛ زیرا قرآن از لحاظ مفهوم و لفظ از جانب خداوند (جل جلاله) است ولی حدیث قدسی فقط مضمونش از جانب خداوند است.
?️در کتاب “امیرالمومنین علیه السلام در کلام چهارده معصوم علیهم السلام “یازده حدیث قدسی روایت میکند که به شرح زیر است:
?️قالَ الله جلَّ جَلَالُهُ: 《یا محمد اقراء علی علی بن ابی طالب امیر المؤمنین فما سمیت بهذا احدا قبله ولا اسمی باحدٍ بعده》ای محمد! علی ابن ابی طالب را امیر المؤمنین علیه السلام بخوان . قبل از او این نام را به کسی نگذارده و بعد از او به کسی نامگذاری نخواهم نمود.[1]
?️《لَو اِجتَمَعَ النَّاسُ کُلُّهُمْ عَلَی وَلَایَهِ عَلِیٍّ علیه السلام مَا خَلَقْتُ النَّارَ》اگر همه مردم بر ولایت حضرت علی علیه السلام می پیوستند آتش جهنم را خلق نمی کردم.[2]
?️《قَد جَعَلتُ عَلِیّاً عَلَماً لِلنَّاسِ فَمَنْ تَبِعَهُ کَانَ هَادِیاً》همانا حضرت علی علیه السلام را علم (نشانه هدایت) قرار داده ام که پیرو او هدایت می یابد.[3]
?️《یا محمد بِکَ وَ بِهِ وَ بِالْأَئِمَّهِ مِنْ وُلْدِهِ أَرْحَمُ عِبَادِی وَ إِمَائِی》ای محمد! به واسطه تو و علی علیه السلام و امامانی که از فرزندان تو هستند به بندگانم رحم می کنم.[4]
?️《أَلَا یَا مَلَائِکَتِی وَ سُکَّانَ جَنَّتِی بَارِکُوا عَلَی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام حَبِیبِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله وَ فَاطِمَهَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله فَقَدْ بَارَکْتُ عَلَیْهِمَا》آگاه باشید ای فرشتگان و ساکنان بهشتم! همانا من علی علیه السلام حبیب محمد صلی الله علیه و آله و فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله را مَجد و عظمت دادم و شما پیوسته نسبت به ایشان در این راستا باشید.[5]
?️《به یُقام دینی و تُنفذ احکامی》به واسطه علی علیه السلام دین و دستوراتم بر پا می شود.[6]
?️《وَ بِهِ اُحْیِی عِبَادِی وَ بِلَادِی》به واسطه علی علیه السلام بندگانم و سرزمین های خودم را احیا می کنم.[7]
?️ 《بِهِ یُمَیَّزُ حِزْبُ الشَّیْطَانِ مِنْ حِزْبِی》به واسطه حضرت علی علیه السلام حزب شیطان از حزب خودم مشخص می شود.[8]
?️《 لولا علی ما خلقت جنتی》اگر علی علیه السلام نبود، بهشتم را نمی آفریدم.[9]
?️《إِنَ عَلِیّاً إِمَامُ أَوْلِیَائِی》به طور یقین علی علیه السلام امامِ دوستان درگاه الهی است.[10]
?️《لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ نَبِیُ الرَّحْمَهِ وَ عَلِیٌ مُقِیمُ الْحُجَّهِ》معبودی جز الله نیست؛ محمد رسول خدا صلی الله علیه و آله و پیامبر رحمت و حضرت علی علیه السلام بر پا کننده حجت است.[11]
منابع:
۱. جواهر السنیه ، ص ۲۰۴.
۲. امالی صدوق، ص ۶۵۷.
۳. بحارالانوار، ج۳۹، ص ۲۵۳، ح ۲۴.
۴. امالی صدوق، ص ۶۳۲.
۵. روضه الواعظین، ج۱، ص ۱۴۵.
۶ . جواهر السنیه ، ص ۱۸۴.
۷. همان، ص ۴۶۵.
۸. بحارالانوار، ج۱۸، ص ۳۴۲.
۹. جواهر السنیه ، ص ۲۱۱.
نظر مفسران و دانشمندان درباره دحوالارض
《إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَکةَ مُبَارَکا وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ》آل عمران/۹۶
اول خانه اي که براي مکان عبادت خلق بنا شد همان خانه کعبه است که در آن برکت و هدايت خلايق است.
?️بين مفسران و دانشمندان در نحوه گستراندن زمين اقوال مختلفي وجود دارد که به برخي از آنها اشاره مي شود؛
?️برخي مي گويند که زمين در ابتدا زير آب غرق بود، تدريجا آبها در گودال هاي زمين قرار گرفت و خشکي ها سر برآورد و گسترده شد و اول نقطه اي که سر بر آورد محل کعبه بود و از آن تعبير به دحوالارض مي شود.[1]
?️در آغاز زمين به صورت پستي ها و بلندي هاي تند و غير قابل سکونت بود و باران هاي سيلابي به صورت مدام مي باريد. ارتفاعات زمين را مي شست و در دره ها جمع مي کرد و تدريجا زمين هاي مسطح و قابل استفاده براي زندگي انسان و کشت و زرع به وجود آمد.[2]
?️ از امام محمد باقر (عليه السلام) نيز قول سومي نقل شده است که فرمودند: خداي متعال وقتي مي خواست زمين را خلق کند، بادها را فرمان داد تا به شکم آب بزنند و آب را به موج در آورند، آبها در اثر طوفان کف کرده، همه کفها يک جا جمع شد، که همان محل فعلي کعبه به وجود آمد. آنگاه آن را به صورت کوهي از کف درآورده، زمين را از زير (دامنه) آن کوه بگسترانيد و آيه «ان اول بيت وضع للناس للذي ببکة مبارکا و هدي للعالمين» سخن از همين مطالب دارد.پس اولين بقعه اي که خدا از زمين خلق کرده کعبه بود و ساير نقاط از ناحيه کعبه گسترانيده شدند و به اين امر دحو الارض گفته مي شود.[3]
?️در روايتي از امام صادق ( عليه السلام) نقل شده است که حضرت فرمودند: 25 ذي القعده خداوند محل بيت را وضع (خلق) کرد و آن اولين رحمتي بود که خداوند بر روي زمين ايجاد کرد.[4]
?️در روايتي از امام رضا (عليه السلام) نقل شده است که روز 25 ذي القعده همان روز دحوالارض که در چنين روزي خداوند زمين را از نقطه کعبه وسعت داد و نيز در چنين روزي حضرت ابراهيم و حضرت عيسي (عليهما السلام) متولد شدند.[5]
?️و اينکه در دعاي علي (عليه السلام) وارد شده است! 《اللّهم داحي المدحوات》، يعني بسط دهنده و گستراننده زمين و وسعت دهنده.[6]
۱. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج27، تهران: انتشارات دارالکتب الاسلامي، 1371، ص43.
۲. همان، ج27، ص43.
3. طريحي، فخرالدين، مجمع البحرين،ج2، نشر ثقافة اسلامي، 1408، ص15.
۴. خوانساري، محقق، مشارق الشموس، ج2، قم: انتشارات آل البيت، (بي تا)، ص455.
5. عاملي، سيد محمد، مدارک الاحکام، ج6، قم: انتشارات مهر، 1410ق، ص265.
6. ابن منظور، لسان العرب، ج14، نشر ادب الحوزه، 1405، ص251 و نهج البلاغه، خطبه 72.
رزق شهید (#راه_پنجم)
فرمانده لشکر۴۱ثارالله بود،ماهم بچه های هرمزگان. تیرماه سال۶۵بودوجبهه هابرای عملیات به نیروی غواص نیاز داشت.حاج قاسم ماراخواست و در جلسه ای توجیه کرد.کار سخت بود،نیروی توانمند کم بود.
حاجی گفت: - نیاز به تقویت و افزایش گردان غواص داریم و بچه های هرمزگان میتوانند. بروید و مقدمات راه اندازی گردان های غواصی را آماده کنید. ماقبول کردیم چون او فرموده بود؛اما او هم حال ما را می دانست، اول راهیمان کرد مشهد پابوس امام رضا. وقتی برگشتیم آماده بودیم سخت ترین کارها را انجام دهیم و همین هم شد، درخشش گردان ۴۲۲درعملیات سه ماه بعد..
پی نوشت:
فرمانده که باشی، نیروهایت را می شناسی!
نمی گویی:می شود؟ می توانی؟
می گویی:انجام بدهید.
این خودش بار معنایی خاصی دارد. یعنی شما میتوانید. یعنی کار برای مومن بار نیست، یک نقطه شروع حرکت است.
فرمانده که باشی نیروهایت راهم می دانی.
توکل و توسل رمز شروع امیدوارانه است و رمز پایان سعادت طلبانه!
با توکل، نیاز را به نیرو می گوید و او را رهسپار حریم یاری میکند تا باتوسل، امر ولی فقیه اش را انجام دهد.