از حرم امن تا قتلگاه
امام حسین علیه السلام: «کشته شدن در مکانى دیگر براى من دوست داشتنى تر از کشته شدن در مکّه است».[1]
بر اساس روایتی از مرحوم کلینی در کافی شریف از امام صادق علیه السلم بیان کردند، حضرت فرمودند: «حسین بن علی علیه السلام قبل از روز هشتم ذی الحجه از مکه خارج شد، در حالی که قبلا در ماه حج با احرام عمره، به قصد انجام عمره وارد مکه شده بود و عمره انجام داده بود».[2]
?سوال:
چه عاملی باعث شد که حضرت علیه السلام بعد از چهار ماه اقامت در سرزمین امن الهی به یک باره با کاروان خود از مکه حرکت کردند؟
در جواب به این سوال به دو پاسخی که از لسان مبارک ابا عبدالله علیه السلام بیان شده اکتفا می کنیم؛
1- چون یزید قصد ترور حضرت را در مکه داشتند و برای این کار عده ای را با سلاح های فراوان به مکه فرستاد و امام علیه السلام هم به برادرش محمد بن حنفیه از قصد ترور یزید نسبت به جان خود صراحتا سخن به میان آوردند.[3] لذا حضرت علیه السلام فرمودند: «به خداوند سوگند! اگر یک وجب خارج از مکّه کشته شوم، براى من دوست داشتنى تر است تا آن که به اندازه یک وجب در داخل مکّه کشته شوم».[4]
اما اینکه چرا امام علیه السلام این موضع را اتخاذ کردند؟
2- ایشان با استناد به گفتار امیرالمومنین علیه السلام به عبدالله بن زبیر فرمودند: «پدرم على علیه السلام براى من نقل کرد که در مکّه قوچى است که به وسیله او حرمت شهر شکسته مى شود و من دوست ندارم که مصداق آن قوچ باشم».[5]
لازم است بدانیم که حرم امن الهی (که البته برای اولاد پیامبر امن نبود) دارای چه قداست و حرمتی ست که امام معصوم علیه السلام حاضر نمی شود که خون پاکش در آنجا ریخته شود.
قرآن از کعبه به عنوان خانه مبارک یاد می کند و می فرماید: «إِنَّ أَوَّلَ بَیْت وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِى بِبَکَّةَ مُبَارَکاً وَ هُدًى لِلْعَالَمِینَ [6] نخستین خانه اى که براى مردم (و نیایش خداوند) بنا نهاده شد، همان است که در سرزمین مکّه است، که پر برکت و مایه هدایت جهانیان است».
قداست این سرزمین پاک تا جایی ست که به تصریح قرآن مشرکین حق ورود به آنجا را ندارند. «یا اَیُّهَا الَذِینَ آمَنُوا اِنَّما المُشْرِکُونَ نَجِسٌ فَلا یَقْرِبُوا المَسْجِدُالحَرام بَعْدَ عامِهِمْ هذا [7] ای کسانی که ایمان آورده اید! مشرکین نجس هستند و پس از این نباید به مسجدالحرام نزدیک شوند».
و در آیه ی دیگر از این دیار به عنوان سرزمین امن یاد کرده و فرموده: «وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ امِناً [8] و هر کسی که داخل حرم خدا شود، امنیت دارد».
از امام صادق علیه السلام پرسیدند: آیا منظور از این آیه که می فرماید: «هر کسی که داخل آن شود، امنیت دارد»، خانه کعبه است یا حرم خدا؟
آن حضرت فرمودند: «هر کسی که در حرم داخل شود و به آنجا پناه ببرد از غضب خداوند در امان است. و هر حیوان وحشی و پرنده ای که داخل حرم شود، از اذیت و آزار دیگران در امان است تا هنگامی که از حرم خارج شود».[9]
منبع:
1. ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج 8، ص 159.
2. الکافی. کلینی. ج 4، ص 536. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ خَرَجَ فِی أَشْهُرِ الْحَجِّ مُعْتَمِراً ثُمَّ رَجَعَ إِلَى بِلَادِهِ قَالَ لَا بَأْسَ وَ إِنْ حَجَّ فِی عَامِهِ ذَلِکَ وَ أَفْرَدَ الْحَجَّ فَلَیْسَ عَلَیْهِ دَمٌ فَإِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع خَرَجَ قَبْلَ التَّرْوِیَةِ بِیَوْمٍ إِلَى الْعِرَاقِ وَ قَدْ کَانَ دَخَلَ مُعْتَمِراً»
3. لهوف. سید بن طاووس. ص 82.
4. وقعة الطف، ابی مخنف. ابي لوط بن يحيي. ص 152.
5. ابن اثیر، الکامل فى التاریخ، ج 2، ص 546.
6. آل عمران/ 96.
7. توبه/28.
8. آل عمران/97.
[9]. تفسیر عیاشی. ج1. ص 188.
کاروان خورشید راهی شد
کوله بار سفر را بسته ای؛ از مکه می روی؛ مقتل در انتظار طواف سرخت نشسته است. از مکه می روی، «تلّ و گودال» «مروه» و «صفای» خواهرت خواهد شد. از مکه می روی، زمزم عطش، لبانت را سیراب خواهد کرد. تیغ جهاد را صیقل می دهی، دین خدا در سایه شمشیرت جان خواهد گرفت.
امسال حجّة الوداع تو در کربلاست، خودت را برای عید قربان عاشورا آماده کن. تمام هستی ات را در کاروان جا می دهی، کاروانی که تاریخ را متحیّر خواهد کرد؛
کاروانی از زنان و کودکان، کاروانی از مردترین مردان زمین، انسان هایی از جنس آسمان، شبیه امواج نادیدنی نور.
از مکه می روی، مرگ از سیمای تو آبرو می گیرد، «رمی جمرات» تو، صحنه کربلا خواهد شد. خیمه های ظلمت، شیطان مجسم است، سنگ را بر سینه ابلیس نشانه خواهی رفت. مقام اسماعیل را رها می کنی و خود ابراهیمی می شوی که اسماعیلِ «أَشْبَهُ النّاسِ بِالرَّسُولِ» را به قربانگاه اخلاص و بندگی می آوری؛ حجة الوداع تو سرخ ترین طواف تاریخ خواهد شد.
در حجة الوداع تو هفتاد و دو قربانی به مسلخ خواهند رفت؛ فرشتگان، خون سرخت را در تمام اعصار منتشر خواهند کرد.
دین خدا وامدار شجاعت توست، آسمان هر روز مرثیه ات را زار زار می گرید و زمین قرن هاست که بعد از تو خاموش و خسته، در انتظار مانده است؛ در انتظار تیغ برّان انتقام، در انتظار مردی که تقاص کربلا را از شب پرستان خواهد گرفت.
به قلم عاطفه خرّمی