اثر دستان آلوده پهلوی در جنگ تحمیلی
اسناد سرویس اطلاعات رژیم بعث عراق پردهای دیگر از جنایات محمدرضا پهلوی شاه معدوم ایران برداشت.
شبکه خبری عراقی «الاتجاه» ضمن نقل این اسناد، گزارش داد، نزدیکان محمدرضا پهلوی، در زمان جنگ رژیم بعث علیه جمهوری اسلامی ایران، از این رژیم حمایت کردند.
در این اسناد آمده است، خانواده محمدرضا پهلوی، پس از فرار از ایران، با کمک برخی از نزدیکان «تیمور بختیار» رئیس اسبق ساواک رژیم پهلوی و «شاپور بختیار» آخرین نخستوزیر این رژیم، تلاش کردند تا صدام دیکتاتور معدوم عراق، بتواند در جنگ علیه ایران پیروز شود.
بر اساس این اسناد، برخی از تجهیزات نظامی ایران در دوران محمدرضا پهلوی خریداری شده بود، با موافقت «فرح پهلوی» همسر شاه، برای بمباران شهرهای ایران به رژیم بعث عراق تحویل داده شد.
بنابراین گزارش، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، برخی از نزدیکان تیمور بختیار، واسطه خانواده پهلوی برای کمک به صدام در جریان جنگ با ایران بودند.
پیام امام خمینی (ره) در جمعه سیاه
در چهارم شهریور پس از حادثه سینما رکس آبادان که به کشته شدن بیش از 700 نفر منجر شد، جمشید آموزگار از سِمت نخست وزیری استعفا داد و شریف امامی با دستور کاخ سفید مأمور تشکیل کابینه شد؛ آمریکاییها به منظور کاهش خشم و نفرت عمومی مردم ایران از رژیم دست نشانده پهلوی به سید جعفر شریف امامی مأموریت دادند که در ظاهر با فساد افسار گسیخته پهلویها مقابله کند.
حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) با هوشیاری منحصر به فردشان، از حیله و مکر آمریکاییها و رژیم پهلوی آگاه و در ششم شهریور برابر با بیست و سوم رمضان، با ارسال پیامی به ملّت مسلمان ایران فرمودند: «در این موقع تاریخ ایران، شاه به وسیله کارشناسان خود دست به توطئه خطرناکی زده است و در این پانزده سال و به خصوص ماههای اخیر که دژخیمان شاه با قتل عام های شهرستانها، روی تاریخ را سیاه کردهاند، اکنون دست به نیرنگ شیطانی زده است»
توطئه زمینه ساز قیام دولت شریف امامی که با شعار آشتی ملی به میدان آمده بود، هر روز با گلوله های سُربی، چندین نفر را به شهادت می رساند و این امر بر خشم و انزجار مردم از رژیم شاه می افزود. واقعه عظیم و ایثارگرانه صبح روز جمعه، هفده شهریور در میدان ژاله گردید. تظاهرات عظیم مردم بر ضد رژیم شاه بود، حکومت نظامی اعلام شد. جمعیت مردم، به سوی این میدان به حرکت درآمده بودند و از برقراری حکومت نظامی در تهران جمعه خونین ساعت 15/9 صبح روز جمعه هفدهم شهریور 1357، به یک باره از یک قسمت میدان ژاله که برای سرکوبی راه پیمایی ها، اسلحه و تفنگ های گازی در اختیار شاه گذاشته بودند تا با مردم میدان خبرنگاران خارجی، جمعه هفده شهریور را «جمعه سیاه» خواندند و مردم تهران به پاس خون میدان شهدا و قتل عام مردم در هفدهم شهریور و اعلان حکومت نظامی، جمعی از روحانیان در شعارهای خونین قتل عام مردم مسلمان تهران در میدان ژاله، یکی از بزرگ ترین حوادث نهضت اسلامی ملت 205 نفر اعلام داشت و تجمع گسترده و عظیم مردم تهران را نقشه خارجی اعلام کرد. از روز هفده شهریور به بعد، رژیم تصمیم گرفت که جنازه ها را به پزشکی قانونی هفده شهریور، تابلوی سرخ و خونین از شهادت طلبی بود. هفده شهریور، یک نمایشگاه مجّسم بود از ارزش های انسانی و فداکاری در راه اسلام. [1]
واقعه ۱۷ شهریور نقطه عطفی در مبارزات علیه رژیم پهلوی بود. خشونت عریانی که در این روز از سوی حاکمیت نظامی به نمایش گذاشته شد آخرین پیوندها میان برخی منتقدان با حکومت شاه را از بین برده و زمینههای سرنگونی رژیم را فراهم کرد، چنان که زبیگنیو برژینسکی، مشاور وقت امنیت ملی آمریکا، دربارهٔ این رویداد گفت: «واقعه میدان ژاله چنان خونین و مرگبار بود که کشمکشهای گذشته میان دولت و مخالفان را از یاد برد. این واقعه، پایان شورشهای پراکنده و مقطعی و آغاز انقلاب واقعی بود.»
متن کامل پیام امام خمینی(رحمه الله علیه) درباره این اقدام وحشیانه به شرح زیر است:
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
ملت شریف و شجاع ایران
بار دیگر شاه با دستور حکومت نظامی در تهران و سایر شهرستانهای بزرگ ایران، ثابت کرد که پایگاهی در میان ملت ندارد. اعلام حکومت نظامی در محیطی آرام- به اقرار رادیو و مطبوعات ایران که راهپیمایی با کمال آرامش در آن انجام می گرفت- نه تنها قانونی نیست بلکه جرم است و دستور دهنده آن مجرم. شاه برای به رگبار بستن مردم بی دفاع و مظلوم هیچ بهانهای را بهتر از حکومت نظامی ندید. روزهای اخیر، تهران و سایر شهرستانهای مهم ایران برای اظهار مظلومیت و مخالفت با مجرمی که 35 سال بر مقدرات آنان سلطه دارد و جنایات و خیانتهای او در کشور و مخالفتهای او با قانون اساسی واضح است، شاهد راهپیماییهای آرام بود. اظهار مخالفت با مجرمی که تمام هستی ملت را به باد داده است، از طرف کسانی بود که در حد عالی شعور سیاسی و دینی بودند؛ به طوری که حاضر شدند ارتش را گلباران کنند ولی «دولت آشتی ملی»، آنان را به عنوان شعار بر خلاف قانون اساسی، محکوم نمود؛ و حال آنکه شعار آنان بر ضد قانون اساسی شکن- یعنی شاه- بود. شعار بر ضد رژیم تحمیلی غیر قانونی بود، اظهار مظلومیت بود ولی واقعیت این است که شاه میخواهد انتقام خود را از ملت بی دفاع بگیرد، و با صحنه سازیها، ملت بیدفاع را به مسلسل ببندد و نفسها را به خیال باطل خودش در سینه خفه گرداند ولی دیگر دیر شده است و ملت مظلوم و بیدار ایران آگاه گردیدهاند. من هنوز اطلاع دقیقی از کشتگان و مجروحان در سراسر ایران ندارم؛ ولی خبرگزاریها تعداد کشتگان را به صدها نفر گزارش دادهاند و خبرهایی از ایران، این تعداد را بیش از هزار نفر میگویند. اکنون بر ملت شجاع ایران است که به هر ترتیبی که ممکن است به مجروحین بی شمار خود، خون، دوا و غذا برساند و از هر گونه کمک مالی دریغ ننماید.
چهره ایران امروز گلگون است و دلاوری و نشاط در تمام اماکن به چشم می خورد. آری این چنین است راه امیر مؤمنان علی و سرور شهیدان امام حسین. ای کاش «خمینی» در میان شما بود و در کنار شما در جبهه دفاع برای خدای تعالی کشته میشد.
ملت ایران! مطمئن باشید که دیر و یا زود پیروزی از آن شما است. شاه با حکومت آشتی ملی میخواهد روحانیت شریف ایران و سیاسیون محترم را در کشتار خود سهیم گرداند ولی فریب او خیلی زود بر ملا گردید. انَّ کَیْدَ الشَّیطانِ کانَ ضَعیفاً.
جهان باید بداند که این است فضای باز سیاسی ایران! و این است رژیم دموکراسی شاه! و این است عمل به دین مبین اسلام در منطق شاه و دولت او! اکنون به بهانه های پوچ دست به حبس و تبعید تازه زده اند و می زنند. باید علما و روشنفکران ملت در زیر چکمه دژخیمان خُرد شوند تا کسی خیال آزادی به خود راه ندهد. شما ای ملت محترم ایران، که تصمیم گرفته اید خود را از شرّ رژیم شاه خلاص گردانید و در رفراندمی که در سه و چهارم شوال در برابر ناظران سراسر جهان انجام دادید به دنیا نشان دادید که رژیم شاه جایی برای خود در ایران ندارد- چنانچه در روزنامه های خارجی هم منعکس گردید. مطمئن باشید که هیچ قدرتی نمی تواند با شما که بیدارید و به پاخاستهاید رو به رو شود.
ارتش وطن خواه ایران! شما دیدید که ملت با شما دوست و شما را گلباران می کند. و میدانید که این چپاولگران برای ادامه ستمگری، شما را وسیله قتل برادران خود قرار داده اند، به دیگر برادران ارتشی خود که شاه را رها کرده اند و در پشتیبانی مردم، به دشمن حمله نموده اند بپیوندید، و به پاخیزید و نگذارید ملت شما نابود و برادران و خواهران شما به خاک و خون کشیده شوند. نام خود را در تاریخ که به سود ملت ایران به راه خود ادامه می دهد، هر چه زودتر ثبت کنید و ریشه خیانت و ظلم را بکنید.
شما ای علمای بزرگ اسلام و سیاسیون بزرگ، که از فشار شاه هراسی به دل راه نمی دهید! نشانه اعتماد و قوّت روحیه ملت هستید، و در این موقع حساس نه تنها باید استقامت کنید بلکه روحیه عالی مقاومت جامعه را هر چه بیشتر باید تقویت کنید، و هر چه بیشتر صفوف خود را برای مقابله با دشمن مردم ایران متشکل تر کنید. از خداوند متعال نصرت اسلام و مسلمین را خواهانم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.
روح اللَّه الموسوی الخمینی
منبع:
1. مجله گلبرگ، شهریور 1383، شماره 54
2. صحیفه امام، ج3، ص، 459-461
18 شهریور 1357
سینمای رکس را انقلابیون آتش زدند!!!
?متن شبهه
سینما رکس آبادان را زمان پهلوی، مذهبی ها آتش زدند و صدها نفر داخلش سوختند؛ مثل پلاسکو که سپاهی ها آتیشش زدند!!!!
?پاسخ
این هم یکی از عوارض جهالت تاریخی و فراموشی تاریخی هست!یقینا عده ای که باور دارند شاه بخاطر خودداری از خونریزی از ایران در رفته است، این اباطیل را هم راحت باور میکنند! چون یا تاریخ رانخوانده اند ویا عشق به شاه ، قلب هایشان را مریض کرده و واقعیت را نمیبینند.ولی تاریخ را نمیشود عوض کرد!هر چند عده ای بخواهند قسمت عمده ای از آن را نادیده بگیرند!
طبق تاریخ، #سینمای-پهلوی شامل نود و نه درصد ابتذال بود و فقط یک درصد فیلم هایی مثل گوزن های مسعود کیمیایی بود که در ابتذال خلاصه نمیشد!!!
بله سابقه داشت که برخی مذهبیون سینماهایی راکه فیلم های مبتذل را روی پرده داشتند آتش میزدنند اما همه ، “نیمه های شب” یعنی زمانی که حتی یک نفر درآنها حضور نداشتند، و حتی دراسناد پهلوی موردی وجود ندارد که یک نفر در این وقایع کشته شده باشد.
?اماحقیقت حادثه #سینما_رکس_آبادان چه بود:
دلایلی وجود دارد که اثبات میکند این ادعا باطل است ، ودر مقابل، مدعیان هیچ مدرکی برای ادعای خود ندارد.
زمان وقوع آتش سوزی ،فیلم مورد توجه مذهبیون و انقلابیون روی پرده بود، نه فیلم های چرک و مبتدل!
چند روز قبل از حادثه، آقای عضدی که از قصابان معروف ساواک بود به شهربانی آبادان منصوب شده بود!
اولین سوالاتی که به ذهن هر انسان فهیمی میرسد این است که چرا بعد از شروع آتش سوزی ، جمعیت داخل سینما خارج نشدند؟ یعنی از 600 نفر جمعیت حتی یک نفر نتوانست فرار کند؟
انفجار که درکار نبود، چرا همه ی جمعیت کشته شدند؟
وقتی آتش سوزی شروع شد و شهربانی مطلع شدکه سینما آتش گرفته ، بدستور همین رییس شهربانی، آقای عضدی، درب ها را از پشت قفل کردند تا کسی خارج نشود، به بهانه اینکه مظنونین مثلا هنوز داخل هستند و نباید فرار کنند!که این باعث کشته شدن همه مردم داخل سینما شد!
اولین گروه آتش نشانی که رسید با تانکرهای خالی آب آمده بودند!وقتی بازپرس پرونده در آبادان نکات و سرنخ هایی که گفته شد و اسناد مهمی را کشف کرد، بلافاصله توسط ساواک دستگیر شد!
چند روز بعد هم هرزنامه های رژیم پهلوی شروع کردند به متهم کردن مذهبیون در این زمینه!!!البته آن زمان ،مردم فریب نخوردند و کشور بخاطر این جنایت به سمت اعتراض علیه شاه رفت!
چندوقت بعد هم ، عضدی دوباره به شهربانی تهران انتقال داده شد.جالب اینجاست جناب عضدی که پس از این جنایت دوباره به تهران برگشته بود ،مدتی بعد کشتار صدها نفر دیگر را در میدان ژاله در روز هفده شهریور رقم زد! عده ای سبک مغز هم هنوز باور دارند که پهلوی کسی را نکشته و بخاطر مردمش از کشور در رفته!
اکنون هم عده ای زود باور که منبع تغذیه ی فکری شان شبکه های ماهواره استعمارپیر و شایعات شبکه های مجازی میباشد ، حوادثی مانند پلاسکو را دستاویز خودکرده اند برای تخریب نیروهای ارزشی همانند سپاه، بدون اینکه حتی یک مدرکی داشته باشند.
شایعه را دشمن میسازد، منافق پس میکند و نادان باور میکند.
شبهات و شایعه ها(@shobheh13)